سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یه روز دیدن مجنون نشسته هی با دستش 
مینویسه لیلی....هی گریه میکنه اشکش میاد....اسم لیلی پاک میشه...خاک ها مبدل به گل
میشه....گفتن چی کار میکنی؟ مگه دیوونه شدی؟....گفت: چون میسر نیست ما را کام
او.....عشق بازی میکنیم با نام او



تاریخ : چهارشنبه 92/12/7 | 9:20 صبح | نویسنده : m2 | نظر